شعر در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – متن شعر درباره سپاه
در این پست از سایت عکس نوشته و پروفایل شعر در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – متن شعر درباره سپاه را برای شما عزیزان قرار دادیم . 💚
مجموعه ای از شعر و اشعار زیبا و کوتاه درباره سپاه پاسداران و نیروی جان بر کف سپاه را در این پست از سایت عکس نوشته گردآوری کردیم . اشعار منتخب و گلچین درمورد سپیاه تقدیم میکنیم به شما سپاهیان مخلص خدا …
بهترین و زیباترین مجموعه شعر برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شعر در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – متن شعر درباره سپاه
پشت این خاک به لبخند شماها گرم است
علی سعادت شایسته
چفیه محکم کن و بردار برادرها را
بتکان بار دگر شانه سنگرها را
باغ این بار در آشوب دگر افتاده است
باغبان، امر بده خیل صنوبرها را!
بیستون چشم به دستان تو دارد این بار
تیشه بردار و بزن ریشه خیبرها را
شب رسیده است که در خاطرهها تازه کند
رقص یکباره مینها و منورها را
آسمان بار دگر بوی پریدن دارد
خبر تازه ببر خیل کبوترها را
دُوْر گردید و یک بار دگر نوبت شعر
مژده مِیْ بده این دست بهساغرها را
نوبت تنگه رسیده است که دربرگیرد
قامت غرق بهخون گشته پرپرها را
پشت این خاک به لبخند شماها گرم است
تازه کن قصه لبخند دلاورها را
نوبت توست برادر که در این آخر کار
بسپاری به دل خاک، برادرها را
چفیه محکم کن تا باد بداند که هنوز
نتوان برد از این باغچه باورها را
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
«حرم نبود یقین»
اگر نبود سپاهی سرم نبود یقین
نشانی از حرم سرورم نبود یقین
تمام خاک وطن زیر پای دشمن بود
به یک هجوم عدو کشورم نبود یقین
شراب بود و عدو بود و رقصِ با شمشیر
کسی کنار علی رهبرم نبود یقین
تمام کشور ما پُر ز ابن ملجم بود
نشان ز منبر پیغمبرم نبود یقین
بسی کبوتر خونین به چشم میدیدم
در این دیار دگر اکبرم نبود یقین
دوباره نالهی زینب بلند بود بلند
نشان ز مقنعه دخترم نبود یقین
نشان قبر شهیدان عشق گُم میشد
نبود جان به تن مادرم، نبود یقین
قسم به عشق به مولای ظهر عاشورا
اگر نبود سپاهی حرم نبود یقین🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
گرچه میبافند بهرِ شيرها زنجيرها
بگسلند آخر همه زنجيرها را شيرها
اين دليرانِ نكو با بد چه جنگی میكنند
همچو جنگِ شيرها با تير و با شمشيرها
تيرهاشان باد يارب، كاری و دشمنفكن
سينههاشان ايمن از آسيبِ تيغ و تيرها
چهرههاشان پيش از شهادت ديدهام، هم بعد از آن
بود خشمآلود و آنگه راحت آن تصويرها
اين شهيدان نامشان تا جاودان پاينده است
زيرها بس گر زِبَر گردد، زِبَرها زيرها
نامشان چون تاجِ فخری بر سرِ اين كشور است
خامه زرّين نويسد اين به خطّ ميرها
خيره سازد چشم گردون را فروغ فخرشان
میگذارد بر زمينِ زنده هم تأثيرها
ای دليرانِ وطن، با «زنده باد ايران» به پيش!
شورِ ايمانْتان فزونتر باد و زور از شيرها
گرچه من مَزْدُشتِيمَ، امّا به زندان نيز هم
میگرفتم وجد و حال از شورِ اين تكبيرها
عنترك صدّام را با دار و دسته بُزدلش
بر فرازِ دار رقصانيم، با زنجيرها
روستا و شهر و باغ و خانه ويران میكنند
روبهان، وانگه گريزند از نبرد شيرها
سنگدل شيرند و تضعيفِ جوانان كارشان
ريشهشان از خاك بركن، يا رب از آن زيرها
خاكِ خود را پس بگيريد، اي دليرانِ وطن
از جهانخوارانِ غرب و شرق و اين اكبيرها
اين دغل دو نانِ دشمن را برانيد از وطن
با قويتر رزمها و برترينها تدبيرها
ملكِ خوزستان و ديگر جایها گر شد خراب
باز آبادان شود، با بهترين تعميرها
اي جوانان، فتحِ فرجامين بود آنِ شما
میخورم سوگند بر پيغمبران و پيرها
اين شهيدان، زخميان را بيند آيا آسمان؟
كر شود گوشِ زمين از صيحهی آژيرها
غم مخور «امّيد» بيشك بِگُسلد آخر زهم
گرچه ميبافند بهرِ شيرها زنجيرها
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷
منبع : اینترنت
بازنشر : سایت عکس نوشته بزرگترین سایت عکس و متن و اس ام اس و شعر www.axneveshteh.ir
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه