عکس نوشته مرگ با متن جدید 96
در عکس نوشته مرگ با متن جدید 96 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید جدیدترین عکس نوشت های موضوعی مرگ را همراه با متن و …
عکس نوشته مرگ با متن جدید 96
به سر کوچه شان که میرسیدیم
جلوتر از مادر و آقاجون
بدو بدو خودمان را به درشان میرساندیم
تا از بودنشان اطمینان پیدا کنیم
عکس نوشته مرگ آرامش منه
پاییز که می شود انگار از همیشه عاشق ترم
در تمام طول پاییزنمناکی شب ها رابا تمام منفذهای پوستم لمس می کنم
وچشمانم همه جانقش دیدگان تورا جستجو می کند
پاییز که می شودهمراه برگها رنگ عوض می کنم زردو نارنجی می شوم وبا باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت پیش می روم
و مقابلت به رقص درمی آیم تا آن جا که باور کنی تمام روزهایی که از پاییز گذشته تا به امروزهمواره عاشقت بوده ام.
عکس نوشته خداحافظ رفیق من
اوراق خالی و دلی لبریز دارم
قدّ تمام سال ها پاییز دارم
آدم به آدم می رسد روزی یقیناً
جایی تو را می بینم و من نیز دارم…
عکس نوشته خوشا آنان که در گهواره مردن
این هوا ، هوای دلگیریست ، فصل قلبم پاییزیست!آسمان قلبم ابری است ، دلم گرفته ، این چه دردیست ؟
عکس نوشته مرگ استاد عادی
مگر چقدر ﻋـُﻤﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﮐﻪ ﺩﯾــــﻮﺍﻧﻪ ﯼ هم
نباشیم.
عکس نوشته دلم خیلی گرفته ای بابا کاش بودی
سپیده هر صبح…با زندگی همراه شو !
با احساس ترین سمفونی
طبیعت را قلب می نوازد…تا بتوانیم دلنواز ترین
شعر مهربانی را بسراییم و آ ن را به قلبهای مهربان هدیه دهیم …
مهربان باشید!مهربانی زلالی عشق های
جاودانه است ،مهربانی ستایش احساسهای پاک است ،مهربانی ترنم یگانگی روح آدمهاست…
روزگارتون پرازعشق وعاطفه و سرشار از مهربانی.سـلام دوستان خوبم صبح دوشنبه تون بخیروامروزتون ختم
به زیباترین خیرها امیدوارم امروزحاجت دل پاکتون براورده بشه.
عکس نوشته ای کاش مرگم برسد
خـــــدایا مرا ببخش برای گناهانی که لذتش رفته
اما مسولیتش مانده …
خـــــــــدایا
هر گره که به دست تو باز شد من به شانس نسبت دادم…
هر گره به دستم کور شد از جانب تو دانستم…
خــــــــدایا
هیچ شباهتی با یوسف ندارم
عکس نوشته حسرت مرگ
همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد
وقتی طبیعت را شلاق میزد باد
من گریه می کردم اما بدون اشک این رسم با من بود
گویا که مادرزاد
که شبنم احساس از باورم غلتید
عاشق نبودم من ، او عشق یادم داد
باشد برای عشق یک بیستون اما
فرقی نخواهد کرد در باور فرهاد
پاییز می بارد از این در و دیوار
دراین سکوت سرد ، یخ میزند فریاد …
عکس نوشته شاید مرگ حالمو خوب کند
آدم نمیداند کِی هستند، کِی نیستند!؟
اصلا آدم نمی فهمد چراغِ کدام خانه خاموش است و کدام روشن!؟
تا بی مقدمه برایش تایپ کند:
” تشنه ی یک صحبت طولانیام “.
و سریع ریپلای شود:
” بگو من کِی کجا باشم؟
عکس نوشته چقدر امشب دلم کمی مرگ میخواد
با یک چشم از لای در حیاط که اغلب خوب بسته نمیشد
یا از سوراخ کلید به درون خانهشان سرک میکشیدیم
روشن بودن یک چراغ، به منزله این بود که خانه نیستند و خودشان جایی رفتهاند
حسابی توی ذوقمان میخورد
و قلب و دلمان حسابی میگرفت
اما اگر همه چراغها روشن بود
بگو بخند تا آخر شبمان جور بود
امااین روزها چه
آخر شب که بغض میکنی
دردها که تلنبار میشود،
میروی سراغ لیست مخاطبانت
یکی حالت روح
یکی لست ریسنتلی
یکی لانگ تایم اِگو!
یکی دلیت اکانت
دیدگاه ها
3 دیدگاه
ممنون ازتون
ممنون ازتون
ممنون ازتون
ارسال دیدگاه