عکس نوشته روز جانباز برای تبریک روز جانباز + متن تبریک روز جانباز
در این پست از سایت عکس نوشته و پروفایل عکس نوشته روز جانباز برای تبریک روز جانباز + متن تبریک روز جانباز را برای شما عزیزان قرار دادیم . 💚
مجموعه ای از تصاویر و عکس نوشته های زیبا و جدید برای تبریک روز جانباز در سال 1399 برای قرار دادن به عنوان عکس پروفایل به همراه متن و جملات و نوشته های زیبا برای تبریک روز جانباز را در این پست از سایت عکس نوشته گردآوری کردیم …
عکس نوشته و متن تبریک روز جانباز تقدیم به شما جانبازان عزیز
عکس نوشته روز جانباز برای تبریک روز جانباز + متن تبریک روز جانباز
جانباز یعنی نقطه اوج شکفتن
جانباز یعنی حرفی از خود وانگفتن
جانباز یعنی یک نگاه صادقانه
تا وسعت سبز بهشتی جاودانه
جانباز یعنی با خطر اعجاز کرده
تا قلههاي عاشقی پرواز کرده
جانباز مرد ساختن با درد و اندوه
مردی کـه می ماند صبور و سخت، چون کوه
جانباز یعنی مثل گلها تازه بودن
در عاشقی بی حد و بی اندازه بودن
جانباز یعنی یک بهار سبز و زیبا
جانباز یعنی در تلاطم مثل دریا
جانباز یعنی خاطرات دفتر جنگ
بوی شلمچه، یاد یاران هماهنگ
آسیه رحمانی – همسر جانباز
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
کتیبه شکیباي کتیبه شکیب، مرد روز ناگزیراي تمام لحظه هات، شعرهاي دلپذیر
با تو، هر سبد نسیم، کوله باری از بهار
بی تو این هوا عفن، بی تو این زمین کویر
آیههاي انقلاب در تو ظاهرند و بس
شرح هر اشاره اي، بازگشت هر ضمیر
دست و پا جدا شدي، پر زدی رها شدي
وای من اسیر دل، وای این دل اسیر
سید ابوالقاسم حسینی «الف- ژرفا»نقطه اوج شکفتن
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
دو رباعی
یک ساک پر از دارو و مرهم آورد
در سالن انتظار شبنم آورد
منشی پرسید: نام؟
_. عبٌاس… ولی
در گفتن شهرتش نفس کم آوردتاریخ سرافرازی او گمشده اسـت
در حال، بُن ماضی او گمشده اسـت
در شهر کسی نمیشناسد وی را
پروندهي جانبازی او گمشده اسـت
پروانه بهزادی آزاد
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
چه کسی میتواند عظمت و جایگاه بلند جانباز را دریابد و کدام بیان توانایی وصف ایثار وی را دارد؟
چه کسی میتواند غم فراق یار را در دل و شیفتگی اش را نسبت بـه مقصود درک کند؟ خدایا نظاره گر باش و ببین کـه چگونه جانبازان خالصانه خودرا در تو، فانی می سازند ودر راه تو همه ی چیز را فراموش کرده اند. خدایا دراین جهان بـه آنان شکیبایی ده ودر ان جهان آنان را بـه بهترین پاداش ها شاد کن و با سالار جانبازان محشور ساز.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
خدا نخواست
زمانه خواست تو را ماضی بعید کند
ضمیر مفرد غائب کند شهید کندشناسنامه درد تو را کند تمدید
تو را اسیر زمین مدتی مدید کنددرون بغچه عطرش نشد کـه دختر باد
سپیده دم گل زخم تو را خرید کندزدست خیمه بر این باغ ابری از اندوه
کـه رد پای تو را نیز ناپدید کندزمانه بافت لباس عزا بـه قامت تو
کـه خود تهیه اسباب روز عید کندزمانه خواست کـه در خانگاه تاولها
تو را مراد کند درد را مرید کندکنون زمانه شاعر چه از تو بنویسد
خدا نصیب غزل مصرعی جدید کندخدا نخواست فقط از تو سر بگیرد… خواست
کـه ذره ذره تمام تو را شهید کند
محمد سعید میرزایی
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
زیر کپسولهاي اکسیژن
*تقدیم بـه جانبازان شیمیاییدر و دیوار خانه می دیدند آتشی را کـه شعله ور می شد
آتشی را کـه آه در پی آه زاده سینه پدر می شدزیر کپسولهاي اکسیژن سرفه میکرد زندگی در تو
روزها همان گونه ورق می خورد باز زخم تو تازهتر می شدروی یک تخت چوبی بدحال، چشمهایي کـه گودتر میرفت
اشکهایي کـه حلقه میبستند، قرصهایي کـه بیاثر میشدو تو با افتخار می گفتي: «عشق تنها امید انسان اسـت …»
همه ی روزها و شبهایت در همین واژه مختصر می شدصبح یک روز سرد پاییزی آخرین سرفه در فضا پیچید
آخرین برگ از درخت افتاد … پدر آماده سفر میشد
رضا نیکوکار
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
جانبازان، هم چون مولای خود قمر بنی هاشم«ع» در راه ترویج فرهنگ ناب اسلامی و احیای ارزش ها و استوار و پابرجایند ودر هر شرایطی در صحنه حاضرند و از تندباد حوادث نمی هراسند و متزلزل نمیشوند و این جز در پرتو ایمان والا و روح مهذّب و پاکشان میسّر نیست و انها پاسداران جان بر کف آرمانهای اسلامی هستند و جامعه را از فرو غلطیدن بـه بدی ها حفظ میکنند.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
یادگار سروهاي سرخ
من همان آلاله سرخ بـه سنگر مانده ام
یادگار سروهاي سرخ بی سر مانده ام
یادگار خون مردان مناجات و خطر
حالیا در اوج غربتهاي باور مانده ام
تا کـه با فوج ملاک، اوج گیرم تا خدا
سینه سرخان مهاجر! چشم بر در، مانده ام
بس کـه روییده بـه گردم، خارها از هر طرف
در بین خیل کرکس ها، کبوتر مانده ام
مجروح حق ناشناسیهاي مشتی شب پرست
در هجوم بی امان خون و خنجر، مانده ام
باد و خاک و آب و آتش، تا همیشه شاهدند
با چنین مجروح توان فرسا، دلاور، مانده ام
جان بـه جانان میدهد هرروز «جانبازی» و باز
داغ بر دل، آه بر لب، چشمها تر، مانده ام
دشمن، آنجا پشت پرچین لانه دارد، غافلان!
میوزد از چارسو ظلمت، منور مانده ام
مهربانا! در خزان مهر، تنهایم مخواه
ورنه بینی پیش پای خصم، پرپر، مانده ام
آخرین خاکریزم در هجوم صاعقه
از تغافل هایتاناي کبکها عاجز اماي گیاه هرزه! اینجا، جای رویش نیست، نیست
من شهید زنده ام اما، دروگر، مانده ام
پاسدار حرمت خون شهیدانم هنوز
در هجوم بادهاي هرزه، سنگر مانده ام
محمد رضا سهرابی نژاد
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
نماز عاشقی
چشمهایت چراغ بزم نیاز
آفتاب بلند درگه راز
قامتی ایستاده، چون البرز
رو بـه سوی خدای بنده نواز
نفست از شمیم راز پر اسـت
با ملاک مگر شدي دمساز
در قیام و قعود میبینم
قد سرو تو در نشیب و فراز
میروی تا بـه عرش تا ملکوت
وه چه بی بال می کني پرواز
از میان تمام خسته دلان
کیستی تو کـه گشتهاي ممتاز
تو چه کردی کـه آستان خدا
گشته بر روی دلربای تو باز
میرسد این ندا ز. عرش مجید
عرشیان سر دهند این آواز
رو بـه درگاه عشق آورده اسـت
ایستاده اسـت عاشقی بـه نماز
می برد هوش از سر افلاک
سوز راز و نیازتاي جانباز
عباس براتی پور
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
روز جانباز یادآور ایثار و از خودگذشتگی بزرگ جانباز عرصه تاریخ حضرت ابوالفضل اسـت. میلاد با سعادت ان غیور مرد دشتِ کربلا را گرامی می داریم و بـه یاد فداکاری و جوانمردیش این روز را پاس می داریم. جانباز میدان کربلا، کـه در راه پاسداری از دین اسلام، امام و برادر بزرگوارش، دو دست مبارک خویش را نثار کرد، برای مسلمانان سمبل ایثار، از خودگذشتگی و فداکاری اسـت.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
جانباز کسی اسـت کـه بـه قصد جهاد و قرب الی ا… از دنیا رسته اسـت و برای نجات جامعه خود از چنگال اهریمن بی ایمانی، جهاد میکند و جان شیرین را در طبق اخلاص قرار می دهد. دراین میان، خدای یکتا گوشه اي از جسم خاکی اش را بـه عرش اعلا می برد. جانباز مجاهدی اسـت کـه از مرزهای مادیّت می گذرد تا بـه همه ی چیز برسد. او در حقیقت از خود گذشته، و بـه خدا رسیده اسـت.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
جانباز تجسم عینی ایثار، مردانگی و از خودگذشتگی اسـت. ان گاه کـه امام و مقتدای او فرمان جهاد می دهد از تمامی دلبستگی هاي زندگی دست میکشد و با سلاح ایمان و معنویت بـه ستیز با دشمنان اسلام و دفاع از اهداف و ارزشهای متعالی اسلام میپردازد.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
گریهات را بخند
پردهها را ببند شب شده اسـت، روز را در اتاق پنهان کن
گریهات را بخند، دردت را، در پس اشتیاق پنهان کن
سرفههاي مکررت بدجور، روی اعصاب شهر می خندد
یعنی اینکـه نفس نکش، خودرا، پشت این اختناق پنهان کن
شب نشسته اسـت روی این معبر، رمز تنهایی تو لو رفته
پر شده از ستون پنجم، شهر ماه را در محاق پنهان کن
حق این مردم اسـت این مردم کـه تو باشی و آرزو بکنند
کربلا را نیار و مثل قبل، توی خاک عراق پنهان کن
بازهم روزنامههاي شهر، عکسهاي تو را بزرگ زدند
تو بـه رویت نیار و دنیا را، پشت این اتفاق پنهان کن
روشنی را بـه روی تاولها، دکمه دکمه ببند تا آخر
باز نیلوفران آتش را، در بین اجاق پنهان کن
زخمها ـ. این شناسنامهي تو ـ. چند وقتی اسـت از مد افتاده
پردهها را ببند! شب شده اسـت، روز را در اتاق پنهان کن
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
زنگ انشاء بود . “پرستو ” دير رسيده بود . آخر رفتن پدر آنقدر طول کشيد که او از سرويس جا ماند .
همه در حال نوشتن انشاء بودند . به تخته سياه که نگاه کرد . موضوع انشاء را دريافت:
“چگونه می شود يک شب ، راحت خوابيد ؟”ناگهان ذهنش رفت به شبهايی که نمی توانست راحت بخوابد . مثل همين چند شب پيش که از شهرستان ، مهمان داشتند . مهمانها عمه ها و عمو هايش بودند و مادر بزرگش با آن عينک ته استکانی اش .
مادر بزرگ ، ساکت تر از همه بود . فقط به پدرش نگاه می کرد و تسبيح در دست داشت و صلوات می فرستاد .
آن شب، وقتی همه خوابيدند ، سرفه های پدر بود که بيدار شدند . تا صبح ، سرفه کرد و همه را از خواب بيدار کرد.
“پرستو ” آن شب چقدر دلش برای پدر سوخت و برای مادر که نمی دانست چه کار کند و برای مهمانها که به دور از چشم پدر ، اشک مي ريختند .
آن شب هيچکس خواب راحتی نداشتند حتی علی رضای سه ساله – برادر کوچک پرستو –
پرستو ، دفتر انشايش را از کيف درآورد، آن را باز کرد . موضوع انشاء را بالای صفحه نوشت . می خواست شروع کند به نوشتن که از خود پرسيد : راستی خواب راحت چه رنگی است ؟
با سرفه های معلم ، سرها بالا شدند . معلم رو به تخته سياه همچنان سرفه می کرد .
اما پرستو از اين سرفه ها زياد شنيده بود . به آنها عادت داشت .
پرستو شروع به نوشتن کرد .
” به نظر من خواب راحت ، خوابی است که پدر ، سرفه نکند و همه حتی مادر بزرگ راحت بخوابند .
🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷
منبع : اینترنت
بازنشر : سایت عکس نوشته بزرگترین سایت عکس و متن و اس ام اس و شعر www.axneveshteh.ir
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه